تفاوت مقام اهمال گویی و اجمال گویی : اهمال اين است كه در مقام بيان نيست،اما اجمال نه تنها در مقام بيان نيست بلكه در مقام اجمال گوئي، كوتاه گويي و مشكل گويي است. به عبارت ديگر: در اهمال بي توجهي است، يعني توجه ندارد. ولي در اجمال عمداً ميخواهد مجمل و كوتاه بگويد.
مقام اجمال، مقابل مقام بیان میباشد. در این مقام، غرض گوینده به خاطر موقعیت و جایگاهی که دارد (به این تعلق گرفته که) حکم به صورت مبهم مطرح بشود و اجمال گویی کند؛ یعنی مطلبی را به روشنی و به صراحت بیان نکند؛ به بیان دیگر، شرایط و مقتضی برای اجمال گویی وجود دارد و متکلم با توجه به آنها کلامی را سربسته و پوشیده بیان میکند، مانند سخن عقیل که گفت: «امرنی معاویة ان اَسُبَّ علیّاً الا فالعنوه» که ضمیر در «فالعنوه» به معاویه برمی گردد، و عقیل با زیرکی آن را به صورت پوشیده و اجمال ابراز نمود.
مقام اهمال، به موقعیت و شرایطی گفته میشود که متکلم، کلامی را با توجه به آن، مهمل القا میکند؛ به بیان دیگر، در موردی که نه برای اجمال گویی و نه برای تبیین کلام مصلحت وجود ندارد متکلم کلامش را مهمل میگذارد؛ این موقعیت و مقام را مقام اهمال میگویند.
اهمال و اجمال در مراد استعمالی مطرح است نه مراد جدی، و هر دو در این مشترک هستند که مولا در مقام بیان مراد استعمالی نیست، اما در اجمال، غرض مولا به این تعلق گرفته که حکم به صورت پوشیده گفته شود، و اهمال یعنی «عدم تعلق غرض» نه به بیان تمام مراد و نه به بیان به صورت اجمال و ابهام.